نفس یا علی گفتیم وعشق آغاز شد |
|||
یک شنبه 28 آبان 1398برچسب:, :: 1:12 :: نويسنده : مهدی
تنهایی.... خدایا از تو میخواهم که مرا از تنهایی درون و بیرون نجاتم دهی خدایا میدانم راه رفتن روی برگ های پاییزی چه لذتی دارد ولی خدایا تو از درونم خبر داری. خدایا هر قدم که روی این برگها میگذارم*فکر میکنم مرا تحقیر میکنن ولی اشتباه میکنم*این برگهای ریخته از درخت مرا از درون دردناک خود خبر میدهند. خدایا با تمام وجود میگویم تنهام وکجاست آن کسی که باید باشد ولی.......
نظرات شما عزیزان:
منم به تو سرزدم خوبه ولی جای پیشرفت داری
خیلی زیباست...
سلام مرسی که به وبلاگم سر زدی!!
من تو رو لینک کردم تو هم منو با اسم حس تنهایی لینک کن!!
وبلاگ زیبایی دارین لینکتون کردم ...
باز هم بهم سر بزنین...
ببخشید
خب ادرس بذار نظرا زیاد بود نفهمیدم مهدی زیاده با ادرس نذار بذار عزیز تازه الانم نمی دونم درست جواب دادم
درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پیوندهای روزانه پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان |
|||
|